نتایج جستجوی عبارت «حسین تاجبخش دبستان ولایت مدرسه شهید مفتح هنرستان شهید باهنر مریوان گلزار شهدا ۱۳۴۷/۱/۱ ۱۳۶۶/۴/۱۸ ۱۳۶۷/۱/۲۱ بیت‌المقدس ۵ لشکر ۲۸ پیاده کردستان» در نوشته‌های دانشنامه دفاع مقدس:
شهدا سال ۶۸ به بعد -زندگینامه شهید احد مختاری
دانشنامه دفاع مقدس » شهداي پس از جنگ - از سال ۱۳۶۸ به بعد »
خاک سرخ و لاله پرور ایران‌زمین، همیشه لبریز از آوای ملکوتی دلیران آزاده‌ای بود که جز سربلندی و افتخار برای کشور خود نمی‌خواستند و برای رسیدن به این مهم، حاضر به پرداخت بهایی هرچند سنگین بودند. احد ازجمله آنان است که ششم خردادماه سال ۱۳۵۰ در یک خانواده مذهبی در شهرستان نی‌ریز دیده به جهان گشود. دوران طفولیت را به دلیل شاغل بودن مادر و شرایط شغلی پدر بیشتر نزد پدر و مادربزرگ خود سپری کرد. در آغاز...
شهدا سال ۶۵ -زندگینامه شهید محمد جواد متقی پیشه
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد محمد جواد متقي پيشه »
به‌راستی خدای را بندگانی است که فقط خودش آن‌ها را می‌شناسد، قلب‌هایشان نورانی، نورانی‌تر از خورشید، طهارتشان چونان آب، لطافتشان چون گلبرگ و پرپرشدن‌شان همچون گل. محمدجواد ۱۳۴۵/۲/۲۰ در خانواده‌ای پر از صمیمیت و اخلاص، مهربان و آبرومند در شهرستان نی‌ریز قدم به عرصه وجود نهاد. دوره ابتدایی را در دبستان فرهمندی نی‌ریز سپری کرد و پس از گذشت پنج سال وارد مدرسه راهنمایی ولی‌عصر (عج) نی‌ریز گردید. این دوران سه ساله برای او آغاز شکفتن و بالندگی...
شهدا سال ۶۸ به بعد -زندگینامه شهید محسن سعادت
دانشنامه دفاع مقدس » شهداي پس از جنگ - از سال ۱۳۶۸ به بعد »
۱۳۴۸/۰۱/۰۶ در یک روز گرم تابستان گریه محسن بانوای بلبلان چمن درآمیخت و فضای خانه‌ای را در شهرستان استهبان که با نور ایمان روشن بود پر از طراوت شادی کرد. با پشت سر گذاشتن کودکی دوره ابتدایی را در دبستان مغربی استهبان به پایان رساند و دوره راهنمایی را در مدرسه شهید مطهری سپری کرد. سپس به دلیل برخی مشکلات، از ادامه تحصیل منصرف شد و برای مدتی پدرش را در حرفه عکاسی یاری داد. محسن، در رفتار...
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید حسین اندرز
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد حسين اندرز »
خوننامه‌ شهادت را که بگشایی،‌ قصه حسین‌های فراوانی را در آن خواهی خواند که به پیروی از حسین بن علی(ع) هر آنچه داشتند را برای دفاع از اسلام و انقلاب اسلامی در کفه اخلاص نهاده و تقدیم دوست کردند. از آن حسینیان،‌ به قصه حسین دیگری خواهیم پرداخت که در هشتم تیر ماه سال 1349 در سرگدار داراب، چشم به جهان گشود. دوران کودکی را در طبیعت با صفا و پر سخاوت سپری کرد. تحصیلات ابتدایی را در...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید احمد عابدین زاده
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد احمد عابدين زاده »
رسیدن پاییز زمزمه کوچ پرستوهای مهاجر را سر می‌دهد و آنها آواز رفتن را باهم می‌سرایند. راستی چه کسی می‌داند که چه می‌گویند و از چه می‌خوانند. سیزدهمین روز از پاییز سال 1343 یادآور آمدن پرستوی مهاجری بود که این بار با تولد خود بهار را میان خانواده‌ای ساده، مذهبی و متدین در شهرستان نی‌ریز به ارمغان آورد. در عمر کوتاه و پربرکت خود، دوره ابتدایی را در دبستان فرهمندی و راهنمایی را در مدرسه ولی‌عصر(عج) و دوره...
شهدا سال 61 -زندگینامه شهید رضا حمیدی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد رضا حميدي »
پانزدهمین روز آذرماه سال ۱۳۴۱ درحالی‌که سرمای پاییزی خانه‌های شهرستان نی‌ریز را احاطه کرده بود، تولد کودکی خوش‌سیما  در خانواده‌ای متدین و مذهبی، گرمابخش خانه آنان شد. راضی به رضای خدا شدند و نامش را رضا نهادند. دوران کودکی را در کانون پاک و مقدس خانواده سپری نمود و سپس راهی مدرسه شد. باروحیه شاد، پرتلاش و پرتحرکی که داشت، دوره ابتدایی را در دبستان بختگان نی‌ریز با موفقیت پشت سر گذاشت. سپس دوره راهنمایی را  مدرسه ولی‌عصر...
شهدا سال 66 -زندگینامه شهید خاکباز فیروزی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهید خاکباز فیروزی »
با کمی تأمل که می‌نگریم، انگار همین دیروز بود که کبوتر عاشق آبادی ما از لب بام ایران برخاست و به آسمان‌ها پرواز کرد. آنقدر پرید که دیگر چشمی او را ندید. خانباز همان کبوتر عاشقی بود که 1347/10/25 در روستای خواجه‌جمالی نی‌ریز بر خانه مسلمانی متدین نشست و آواز زندگی را با اهل خانه سرود. آنانکه علاقمند به اسلام بودند و همه فرزندان خود را در کانون گرم خانواده با آداب و سنن ناب اسلامی پرورش دادند. خانباز،...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید اکبر محمد جانی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ » شهيد اکبر محمدجاني »
آنگاه که کودکی بیش نبودیم، صبورانه به انتظارت نشستیم تا بار دیگر از در بیایی و ما را در آغوش گرمت بگیری و با بوسه‌های پدرانه گونه‌های خیس از اشکمان را نوازش کنی و دستهای مهربانت را بر موهای پریشانمان بکشی. اما کودکی رفت و جوانی هم به دنبال آن، ولی از تو خبری نشد. اکبر محمد جانی، ۱۳۳۴/۱/۵ در خانواده‌ای مستضعف و مذهبی در روستای جزین از توابع آباده طشک نی‌ریز به دنیا آمد. تحصیلات ابتدایی را در...
زندگینامه جانباز علی احسان جو (زردشت)
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
معلم جانباز علی زردشت فرزند غلامرضا، در تاریخ 1341/10/01 در خانواده‌ای مذهبی و متدین و دوستدار اهل بیت علیهم السلام در کوی سجاد (آباد زردشت) در شهرستان نی‌ریز دیده به جهان گشود. در سن 6 سالگی وارد دبستان کوی سجاد(ع) گردید و پس از اتمام دوران ابتدایی وارد مدرسه راهنمایی آپادانا گردید. پس از طی 3 سال دوره راهنمایی به علت علاقه وافر به فن مکانیکی وارد هنرستان شهید باهنر نی‌ریز شد و تا مقطع دیپلم ادامه تحصیل...
شهدا سال 61 -زندگینامه شهید قاسم صالح
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد قاسم صالح »
سپیده سر زد و از این شب قفس رفتند چنین پرنده شدند و ز دسترس رفتند یک گلدان شمعدانی، یک جانماز تبرک شده و مهری که جای پیشانی تو روی آن بود هنوز توی خانه است؛ هرروز شمعدانی را آب می‌دهم، جانماز را پهن می‌کنم و پیشانیم را جای پیشانی تو، روی مهری که خاکش، خاک کربلاست می‌گذارم ولی نمی‌توانم مثل تو باشم، از نماز تا شهادت که می‌گویند کوتاه است، تو خوب راهت را پیدا کردی. راه‌یافته شهید، قاسم صالح...